خمیر بازی...
دیروز رفتیم نمایشگاه کتاب ... شما که همراه بابا رفتین به غرفه مخصوص کودکان و سرگرم نقاشی کشیدن شدین ببین منم که از قبل با کمک دوست خوبم پریسا جون یه لیست کتاب واسه شما تهیه کرده بودم و رفتم دنبال کتابها...که متاسفانه فقط تونستم چندتایی شونو پیدا کنم ...و با یه خرید مختصر برگشتیم خونه امروز صبح دوتایی با هم از خونه زدیم بیرون اول رفتیم کتابخونه و چندتا کتاب امانت گرفتیم بعد هم یه گشت کوچولو تو خیابون زدیم موقع برگشت هم واست یه سطل خمیر بازی خریدم خونه که رسیدیم مهلت ندادی و مشغول بازی با خمیرها شدی برای اولین بار یه اسباب بازی تونست شما رو برای یه مدت طولانی( یه چیزی حدود دو ساعت) مشغول کنه منم خ...